1- ابتدا دانش آموز از تصویر ارائه شده، یک «موضوع کلی» انتخاب می کند.
2- دانش آموز برای موضوع انتخابی خود، به روش بارش مغزی، با توجه به تصویر (برونه ودرونه ی تصویر و ارتباط تصویر با مسایل اجتماعی) معنا سازی و خوشه سازی می کند.
3- نوشتن بند مقدمه: دانش آموزان خوشه سازی ها و معناسازی ها را در بند مقدمه، معرفی کلی می کند. در واقع دانش آموز، در این بخش، مقدمه متن خود را می نویسد. به بیان دیگر نویسنده؛ بخش مقدمه را به معرفی موضوع و بیان ایده اصلی خود از موضوع، اختصاص می دهد. می توان گفت؛ نویسنده در بند مقدمه طرز تفکر و برداشت خود را از موضوع می نویسد. (بین ۲- ۵ سطر)
4 – نوشتن بند تنه/بدنه: بند تنه بخش اصلی نوشته است. در این بخش نیازی نیست که دانش آموز هر آنچه که در تصویر می بیند؛ تمام اجزا را بنویسد. زیرا مشاهدات خود را از تمام اجزا و عناصر در بخش تصویرخوانی (توجه به جزییات) نوشته است. آنچه ارزش دارد؛ این است که دانش آموز، آن سه یا چهار کلید واژه را که از تصویر ارائه شده، معناسازی کلی انجام داده است و در واقع بخش یا بخش هایی از تصویر، ریز موضوع نوشته اش در بندهای تنه قرار گرفته است؛ در بند بدنه به صورت جمله موضوع می نویسد و جملات موضوع را با شرح، تفسیر، توضیح، دلیل، تأیید و … تقویت، پشتیبانی و حمایت می کند.
در واقع هریک از معنا سازی کلی، موضوع نوشته فرد در بند های تنه خواهد بود. به طور مثال اگر دانش آموزی یک موضوع کلی انتخابی از تصویر را چهار واژه، خوشه سازی و معنا سازی کرده باشد، هر یک از آن واژه ها؛ موضوع یک بند در بخش بدنه خواهد بود. بنابراین بند بدنه چهار بند خواهد بود. (بین۹- ۱۳سطر)
5- بند نتیجه: آخرین بخش نوشته دانش آموز، بند نتیجه است. در این مرحله دانش آموز می بایست از نوشته اش جمع بندی تأثیر گذار و تفکر برانگیز داشته باشد. متن تولیدی فرد در پایان می بایست فرجام خوش، تفکر برانگیز و تأثیرگذار باشد. (۲- ۴ سطر)
شرح ملاکهای ارزیابی «بخش دوم: نگارش» هنگام داوری
1- انتخاب موضوع: برای نوشتن نیاز به موضوع داریم. بنابراین در گام نخست باید موضوعی را از تصویر انتخاب کنیم. موضوع را در راستای تصویر (برونه و درونه) معناسازی و خوشه سازی می نماییم. این اقدام می تواند در ذهن و یا در پیش نویس انجام گیرد.
2- خوش آغازی: یعنی نویسنده در بند مقدمه بتواند شروع و آغازی مناسب و در ارتباط با موضوع تصویر داشته باشد. به چند شیوه می تواند باشد. شروع نوشته می تواند با یک بیت و یا شعر و جمله حکیمانه باشد. می تواند با پرسش و طرح سوال، خبر داغ و تازه شروع شود و یا نویسنده از خودش متنی تولید نماید که به کلیت موضوع بپردازد و یا موضوع را معناسازی و خوشه سازی نماید و آن ها را در بند مقدمه به طور موثر و زیبا بیان نماید. سر انجام می توان گفت که شروع نوشته بستگی به توان نویسنده دارد و می توان فراتر از این اصول و قواعد باشد ولی باید در ارتباط با موضوع و کل نوشته و بندهای بدنه باشد. در یک کلام باید گفت که مطرح کردن و معرفی کلی موضوع در بند مقدمه می آید.
3- بیان مناسب اندیشه و برداشت نویسنده از موضوع: برداشت نویسنده از موضوع می تواند در بند مقدمه بیاید و نیز می تواند جمله های موضوع هر بند باشد. به بیان ساده تر، در گام نخست نویسنده از تصویر یک موضوع انتخاب می کند. در گام دوم موضوع را معناسازی و خوشه سازی می کند و آن خوشه ها را به طور کلی در بند مقدمه معرفی می نماید، در گام سوم: نویسنده از موضوع برداشت خودش را می نویسد و اندیشه اش را از موضوع به طور مناسب بیان می کند و این گام سوم در بند مقدمه و نیز به گونه ای دیگر و با جمله ای متفاوت در جمله موضوع هر بند می آید بیان اندیشه و نوشتن ایده در بخش مقدمه و بدنه با توجه به موضوع که ممکن است عاطفی و یا وطنی و ملی باشد متناسب با موضوع از واژگان عاطفی و احساسی و یا واژگان و ترکیبات فخیم و استوار و غرورانگیز استفاده می گردد.
4- اثبات و استدلال مناسب و پشتیبانی طرز نگرش در بخش بدنه: همانطور که در بند مقدمه موضوع مطرح شده بود؛ در بندهای بدنه، اثبات موضوع مطرح می شود و این امر بسیار مهم است. پس وقتی نویسنده ایده خودش را از موضوع در بند مقدمه معرفی می کند و سپس آن ایده ها را در بندهای بدنه به شکل جمله موضوع مطرح می نماید؛ باید به نحوی خاص آن ایده ها را اثبات و پشتیبانی نماید. چگونه؟ نویسنده از منابع مختلف ادبی همچون شعر، مثل، حکایت، و یا شیوه های دیگر چون استدلال، مقایسه و تحلیل و تفسیر جانشین سازی، دگرگونه دیدن، و در مجموع از راه پرورش ذهن و شیوه های فعال سازی ذهن برای اقناع مخاطب بهره برداری کند. راه های دیگر که می توان از آن ها در بند مقدمه واین بخش برای پروراندن موضوع و از زوایای متفاوت به موضوع بنگرد؛ استفاده از شش کلاه تفکر است. یعنی نویسنده با کلاه سفید (رنگ خنثی و منفعل)، ( کلاه سیاه منفی نگری غیر عاطفی و همراه با دلیل و استدلال نه منفی گرایی احساسی)، ( کلاه قرمز شور و هیجان و نگاه احساسی و غیر استدلالی)، (کلاه زرد بیانگر جنبه های خوش بینانه و مثبت است)، ( کلاه سبز نشانه رویش و باوری است و از این کلاه جهت ابراز ایده ها و راه حل های جدید و خلاقانه استفاده می شود) و (کلاه آبی وظیفه سازمان دادن اندیشه هاست. کلاه آبی تفکرات را نظم می بخشد و برنامه ریز تفکرات انسان است) به زبان ساده می توان گفت که نویسنده در بند بدنه، به طور ماهرانه و هنرمندانه به پشتیبانی، حمایت، اثبات، استدلال، شرح، توضیح و تفسیر موضوع وجملات موضوع در بند تنه بپردازد.
5- توجه به انسجام متن و رعایت نظم ذهنی نوشته: یعنی متن نویسنده در تمام بندها انسجام داشته باشد و نظم ذهنی و نقشه ی راه (داشتن موضوع، بند مقدمه، بند های بدنه و بند نتیجه) رعایت شده باشد و در پایان هر بند با آوردن جمله ای با جمله ی موضوع بند بعدی پیوند و ارتباط برقرار نماید. به عبارت دیگر در بندهای بدنه وحدت موضوع به صورت طبیعی رعایت شده باشد و نویسنده در سراسر نوشته از اصل موضوع دور نیوفتد و فاصله نگیرد.
6- خلاقیت و بهره گیری از زبان ادبی و ترکیب های زیبا و خوش ساخت: نوشته دانش آموز باید از عنصر ادبی و رنگ و بوی ادبی خالی نباشد. بدین گونه که واژگان و ترکیبات به کار رفته در متن، زیبا، نو، خلاقانه، خوش ساخت و خوش ترکیب باشد. به بیان دیگر خلاقیت، نگاه نو و متفاوت داشتن به موضوع و پرداخت و پردازش آن در نوشته، به چشم بخورد، نویسنده واژگان و ترکیباتی را در نوشته اش استخدام کند که گویی در هیچ به کار نرفته است. برای درک درست این ملاک سه راهکار پیشنهاد می گردد. نخست استخدام زبان ادبی باید برای آسانی درک مطلب باشد. دوم اثر و نوشته را زیبا و جذاب نماید. سوم از خواننده و مخاطب رفع خستگی نماید نه آن که خواننده را از درک مطلب باز دارد و یا خسته و ملول کند.
7- جمع بندی تأثیر گذار و تفکر برانگیز: بند پایانی نوشته نتیجه نام دارد این بند باید با سبک و شیوه ای خاص و خلاقانه که ویژه سبک نوشتاری دانش آموز است؛ به گونه ای خلاقانه به جمع بندی بپردازد به گونه ای که در خواننده، این احساس ایجاد شود که مطلب به گونه ای خاص و شیوا به پایان رسیده است و خواننده را به تأمل وا داشته است. در حقیقت نویسنده با توجه به زمینه ای که در متن فراهم ساخته است؛ دیگر بار به شکل موجز و رسا و با نحوه جمله بندی متفاوت و کار برد واژگان و اصطلاحات متمایز از متن اصلی مهارت خود را در جمع بندی به رخ می کشد به گونه ای که بر روی مخاطب تأثیر بگذارد و خواننده را به تفکر وادارد و این مسأله هرچه ماهرانه تر نوشته شود؛ ذهن مخاطب بیشتر درگیر خواهد بود.
8- درست نویسی (رعایت نشانه های نگارشی، املای صحیح واژگان، دستور زبان و خط خوش): این ملاک ها با توجه به آموخته های دانش آموز از کتاب های درسی در طول سالیان تحصیل می باشد.
9- ارتباط متن با تصویر ارائه شده: بخش نگارش باید با تصویر و موضوع برگرفته از تصویر همخوانی و ارتباط داشته باشد. خواننده و مخاطب باید بتواند پیوندی با موضوع برگرفته از تصویر ایجاد نماید.
10- خوش فرجامی (فرود مناسب): این ملاک مربوط به همان بند نتیجه است که می تواند فرود مناسب داشته باشد ولی تفکر برانگیز نباشد و یا در حالی که تفکر برانگیز و تأثیر گذار هست فرود و فرجام خوشی داشته باشد و به دل بنشیند و لذت بخش و امیدوارکننده باشد.